توضیحات تکمیلی
| نویسنده: | میگل ارناندس |
|---|---|
| مترجم: | رضا اسکندری |
| تعداد صفحه: | 102 |
| مجموعه: | دفترهای شعر (1) |
| قطع: | رقعی |
| نوبت چاپ: | اول |
تومان11,000
میگل ارناندس را سخت میتوان دوست نداشت. آقای شاعر، اوایل یک بهار، هفتاد و چند سال پیش، در زندانی در آلیکانته روی دیوار نوشت: «بدرود برادران، رفقا، دوستان؛ بگذارید توشهام را بردارم از آفتاب و گندمزار» و همانجا مرد. همانجا، زیر پای فرانکیستهایی که لورکا را هم کشته بودند، پای یک تک درخت.
تن نخواهم داد؛ نه: مأیوس خواهم شد
انگار گردبادی از گدازههای آتشفشان
محبوس در زندان میوۀ بادام
با منقار آویزان سهرهای که نوک میزند.
در انبار موجود نمی باشد
| نویسنده: | میگل ارناندس |
|---|---|
| مترجم: | رضا اسکندری |
| تعداد صفحه: | 102 |
| مجموعه: | دفترهای شعر (1) |
| قطع: | رقعی |
| نوبت چاپ: | اول |
برای نمایش نوشته شما باید وارد شوید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.